۱۷

چقدر وقتی آدم تنها میشه کار و بارش هم زیادتر میشه اون موقع که زندگی متاهلی داشتم لااقل وبلاگم یه روز در میون آپ میشد  

اول از همه بگم ممکنه دیگه سرکار نیام اونم رو حساب لجبازی با یه رئیس نفهم حالا چرا؟ دیروز قرار بوده بیاد قسمت مت تا کارهایی رو که قراره انجام بدیم تایید کنه و به اصطلاح امضا بزنه  

نیومده بعد زنگ زده به من میگه ببین( اینقدر بیشعوره ها لفظ ببین رو بکار میبره انگار من چکارشم) ببین نامه های رو بیار فلانجا فلان خیابون من اونجا هستم ، انگاری من پیک موتوری هستم بهش میگم ببخشید من بیام؟ میگه آره مگه شما فلانی نیستی من میگم بیا باید بیای منم گفتم بخشید اولا که درست صحبت کنید همینطور که شما مهندسی منم هستم اگه شما مدرکت استخراج معدنه منم استخراج معدنم اگه شما از دانشگاه آزاد فارغالتحصیل شدی من از باهنر کرمان پس هیچ فرقی نداریم درسته حالا شدین رئیس ولی دلیل نمیشه هر طوری دوست دارین رفتار کنین بعد بهم میگه واقعا از یه کارشناس بعیده گفتم بعیده که تو این گرما نمیاد دنبال شما تو فلان خیابون که دارین کار شخصی انجام میدین؟ گفت همین که من میگم نمیخواهی میتونی نیایی گفتم معلمومه که نمیخوام گفت با آزانس بیا پولت رو میدم گفتم انگار شما نمیفهمی داری چی میگی نخیر جناب مهندس من با این شرایط کار نمیکنم 

اومدم از سرکار بیرون همکارهام زنگ زدن گفتن چرا رفتی بیا این دیونست بعد هم اعضای هیئت مدیره زنگ زدن مگه اون تصمیم گیرندست ما خودمون باید جلسه بگیریم کی باشه کی نباشه منم گفتم شنبه که جلسه دارین اول شرایط من رو مطرح کنید اگه موافقت شد من یکشنبه میام اگه نه که دیگه نمیام شرایطم هم اینه که به این آقا بفهمونید من اینجا کارشناسم نه پت پستچی دوما من حقوقم قرار بوده زیاد بشه از عید تا حالا هیچی نگفتم هیچکس هم به روی مبارکش نمیاره حقوقم هم طبقه گفته قبلتون باید زیاد بشه ، حالا قراره شنبه جواب بدن گرچه عمرا موافقت کنن  

------------------------------------------------------------------------------------------------------ 

از شوهر سابقه آقا محمد خان قاجار بگم که روز چهارشنبه راست راست اومده جلوی راهم میخواد یه CD فیلم اخراجیها داشتم اونو بهم بده ازش گرفتم میگه من هفته پیش داغون بودم ولی با خودم کنار اومدم میدونی چیکار کردم گفتم چیکار بگو منم یاد بگیرم  گفت معتاد شدم دوباره منم گفت خوب کردی آفرین خودشم میخندید خوشحال بود میگفت میدونی هر شب شیراز توباغم تا 3 نصف شب دیشب ساعت 4 صبح شیرجه زدم تو استخر اصلا هم ناراحت نبودم تازه آزادترم دیگه کسی نیست بخواد بهم زنگ بزنه یا دل نگران باشم که شب زود برم خونه همشششش پای بساطم  

گفتم مبارکت باشه حالا یه دفعه ای خودت رو خفه نکن بزار این خوشی تا یکسالی برات دوام بیاره میگه نه از پای بساط نشستن خوشم میاد گفتم خوب کاری نداری میخوام برم گفت چرا بیا بریم دنبال ابطال پروانه کسب که تموم بشه گفتم باشه الان بریم چون دیگه وقت ندارم دوباره مخ منو تریت کرد که آره ماده مخدر اسپرینف میکشم ( والا دوستان اگه کسی میدونه چیه به ما هم بگه آشنا بشیم) میگم چیه میگه اسمش اینه بعد میگه شیشه میکشم منم گفتم خوبه این همه از محسن میگفتین مردیکه شیشه ای حالا تجربه کردی ، بعد میگم تو چرا آدم نمیشه از دروغ گفتن مگه شیشه هم بساط داره که میگه دوست دارم پای بساط بشینم بعد میگه نه به خدا معتاد شدم گفتم شدی که شدی چشمت روشن گفت چشم خونوادت روشن برو به داداش جونت بگو محمد کراکی هم شده چند روز دیگه تنش کرم میزنه ( از تریاک رفتیم شیشه حالا هم کراک)  

گوشیش زنگ زد یه دختره بود یه کم معاشقانه حرف زد بعد قرار شد شب زنگ بزنه بهش گفت اسمش پروانس 20 سالشه هنوز ندیدمش شمارشو یکی بهم داده که روش کار کنم ببینم میتونم ببینمش و یه حالی بکنیم ( خاک بر سره کثیفش) گفتم به من چه ولی حواست باشه ایدز وئ هپاتیت زیاد شده ، اگه تونستی بگ. اسمش رو عوض کنه پروانه هم شد اسم ماله عهد ده قیانوسه خلاصه بعد پرید که 200000 تومن دادم کوکایین خریدم برای سه روزم  

یعنی منه بدبخت مخم لهیده شد تا رفتیم پروانه کسب باطل شد بهش گفت بعید میدونم ولخرج شده باشی تو که میمردی برای من به خاطر پولت و پول رو با زنت عوض کردی حالا خدا رو شکر عاقل شدی تو که میمردی زنگ بزنی حرف عاشقانه بزنی همه تلفنهان این بود نهار چی داریم جیگرتو رو بخورم ، حالا دیگه تلفنهات قبضش دویست هزار تومن میاد( قبضو نشونم داد) البته خدا کنه عاقل شده باشی و برای بقیه دختر زنهای تو راهت خرج کنی و حرف عاشقانه بزنی نه اینکه درد و مریضیت رو بهشون بگی که ای وای کجام درد میکنه چکار کنم ؟ سرم درد میکنه چکار کنم ؟ امشب نریم خونه خواهرت پام درد میکنه/ امیدوارممممم آدم بشیییییی  

منم دارم ازدواج میکنم و خوشبخت میشم تو هم برو شیشه بزن کراک بزن کوکایین بزن تریاک بزن گرچه میدونم تو رند تر از این حرفهایی برو خوتو خر کن اگه هم فرضش معتاد باشی میرسونه که تو برگشتی به اصل خودت که همون اول بودی فقط منو اسیر کردی و زندگیم رو  

حالا هم برو حال کن چون میدونم مشکل جنسی داری به قوله خودت اگه با پپری حرف میزنی باید یه جور روزت بگذره و ارضا بشی  

دفعه دیگه اگه هر چیز یادگاری از من داشتی و پیدا کردی بی زحمت برام نیار بندازش سطل زباله  

نظرات 1 + ارسال نظر
فرهاد پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:39 ب.ظ http://yadeayam.blogsky.com/

هر دم از این باغ بری میرسد!!
همین یه قلمش کم بود!
ما بالاخره نفهمیدیم تریاک بدتره یا شیشه!
البته همه میگن شیشه اما بعضی ها هم میگن شیشه رو راحتتر میشه ترک کرد!!
راستی دقت کردی چقدر شانس آوردی؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد